به گزارش مجله خبری نگار دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی طی گزارشی به بررسی آثار متقابل دو حوزه علم و سیاستگذاری در پایداری منابع آبهای زیرزمینی پرداخت که متن آن به شرح زیر است:
براساس آمار و اطلاعات وزارت نیرو، منابع آب زیرزمینی حدود ۵۷ درصد از نیاز آب شرب شهری، حدود ۸۳ درصد از نیاز آب شرب روستایی و حدود ۵۲ درصد آب کشاورزی کشور را تأمین میکند. در سالهای خشک نسبت تأمین آب از این منبع برای مصارف مختلف افزایش مییابد. این آمار و اطلاعات نشان میدهد که تأمین نیازهای مختلف آبی در کشور وابسته به برداشت آبهای زیرزمینی است. عواملی نظیر کمبود بارش و رخداد خشکسالیهای پی درپی در سالهای اخیر، عدم اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب جهت مهار سیلابها و احیای آبخوان ها، حفر چاههای غیرمجاز با پیشرفت فناوری و تسهیل حفاری چاه و بهره برداریهای بیش از حد از چاهها منجر به کسری ذخیره آبهای زیرزمینی و کاهش توان مدیریتی در آبخوانها شده است.
درحال حاضر میزان کسری تجمعی ذخیره آبهای زیرزمینی ایران به بیش از ۱۳۲ میلیارد مترمکعب رسیده که تنها حدود ۱۰۵ میلیارد مترمکعب از این رقم مربوط به ۱۷ سال اخیر و ۱۸ میلیارد مترمکعب آن مربوط به پنج سال اخیر است. درحال حاضر از بین ۶۰۹ دشت کشور، ۱۸۸ دشت وضعیت آزاد، ۲۷۳ دشت وضعیت ممنوعه، ۱۳۵ دشت وضعیت ممنوعه بحرانی و ۱۳ دشت در لیست پیشنهاد ممنوعیت قرار دارند؛ لذا میتوان گفت که ۴۲۰ دشت دارای وضعیت ممنوعه و ممنوعه بحرانی هستند که با افت دائمی، تغییر کیفیت آب و فرونشست زمین مواجه هستند و به عنوان دشت ممنوعه شناخته میشوند.
نگرانی در مورد کاهش آبهای زیرزمینی و تخریب اکوسیستمها منجر به توسعه مفهوم پایداری آبهای زیرزمینی به عنوان ابزاری برای سیاستگذاری آبهای زیرزمینی در برنامههای مدیریت منابع آب در سراسر جهان شده است. از آنجا که مدیریت پایدار آبهای زیرزمینی در درون سیستمهای تلفیقی هیدرولوژیکی، محیط زیستی و اجتماعی ـ اقتصادی تعبیه شده است، اجرای این سیاستها چالشی برای مدیران آب و جامعه علمی محسوب میشود. این مسئله در صورت عدم وجود فرایندهای مشارکتی منجر به ایجاد شکاف ارتباطی بین متولیان آب کشور، دانشمندان و جامعه میشود.
ازاین رو میتوان مفهوم پایداری آبهای زیرزمینی را به منظور ارائه رویکردهای مشارکتی و یکپارچهتر و به جهت کاربرد در حوزه سیاستگذاری و وضع قوانین برای برقراری امنیت آبی ارائه داد. برای این منظور نیاز به بررسی مفهوم پایداری آبهای زیرزمینی از چشم اندازهای سیاستی و علمی و ارائه سیر تکاملی این مفهوم از آب دهی مطمئن تا مدیریت پایدار آبهای زیرزمینی وجود دارد. همچنین این مهم، نیازمند تمرکز بر تنوع ارزشهای اجتماعی مرتبط با پایداری آبهای زیرزمینی، کارایی و عوامل حکمرانی آبخوان است.
مؤلفههای اصلی ارزیابی علمی و مؤثر سیاست پایداری آبهای زیرزمینی، مدل سازی چندفرایندی، تحلیل عدم قطعیت و مشارکت میباشند. طبق بررسی اولیه به نظر میرسد سیاستگذاری پایدار و کارامد آبهای زیرزمینی مستلزم یک ارزیابی علمی، شامل: ۱. مشارکت ذی نفعان در یک فرایند مشارکتی از طریق مدل سازی مشارکتی و یادگیری اجتماعی، ۲. درک درست از سناریوهای درحال توسعه بین آبهای سطحی ـ زیرزمینی، اکوسیستمها و فعالیتهای انسانی، ۳. بررسی و در نظر گرفتن عدم قطعیت و تنوع اولویتهای جامعه با استفاده از تجزیه و تحلیل عدم قطعیت چندمدله و مدیریت تطبیقی میباشد.
گفتنی است که توسعه چنین رویکرد بین رشتهای که سیاست، علم و عمل را برای ارزیابی پایداری آبهای زیرزمینی به هم تلفیق میکند، در سراسر جهان هنوز در مراحل ابتدایی است، ولی به طور کلی مطالعات مربوط به پایداری آبهای زیرزمینی رشد بسیار بیشتری نسبت به مطالعات مربوط به آبهای زیرزمینی دارند. لازم است در قوانین، بودجه ریزی و سیاستگذاریهایی که در کشور انجام میشود به این رویکرد توجه شود.